کتاب گنج بی پایان است....

متن مرتبط با «زیبا» در سایت کتاب گنج بی پایان است.... نوشته شده است

داستانک زیبا

  • پسری دختر زیبایی رو تو خیابون دید.... شیفته اش شد .... چند ساعتی باهم تو خیابون قدم میزدند ...که یهویه مازراتی جلوی پاشون ترمز کرد . . .دختره به پسر گفت :خوش گذشت اما من همیشه نمیتونم پیاده راه برم .... کار نداری؟!! بای ...!دختره نشست تو ماشینراننده بهش گفت : خانوم ببخشید میشه پیاده بشی؟ ... من راننده این آقا هستم !!!!  موضوعات مرتبط: خواندنی های جالب ,داستانک,زیبا ...ادامه مطلب

  • داستانک زیبا

  • پسری دختر زیبایی رو تو خیابون دید.... شیفته اش شد .... چند ساعتی باهم تو خیابون قدم میزدند ...که یهویه مازراتی جلوی پاشون ترمز کرد . . .دختره به پسر گفت :خوش گذشت اما من همیشه نمیتونم پیاده راه برم .... کار نداری؟!! بای ...!دختره نشست تو ماشینراننده بهش گفت : خانوم ببخشید میشه پیاده بشی؟ ... من راننده این آقا هستم !!!!   موضوعات مرتبط: خواندنی های جالب ,داستانک,زیبا ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها